معنی پاک و پوست کنده - جستجوی لغت در جدول جو
پاک و پوست کنده
(کُ کَ دَ / دِ)
صریح (گفتار)
ادامه...
صریح (گفتار)
لغت نامه دهخدا
پاک و پوست کنده
((کُ کَ دِ))
آشکار، صریح
ادامه...
آشکار، صریح
تصویر پاک و پوست کنده
فرهنگ فارسی معین
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
صاف و پوست کنده
(فُ کَ دَ / دِ)
صریح. آشکارا. روشن. بی کنایت. صاف و ساده. بی پرده. و رجوع به صاف و ساده شود
ادامه...
صریح. آشکارا. روشن. بی کنایت. صاف و ساده. بی پرده. و رجوع به صاف و ساده شود
لغت نامه دهخدا
تصویر صاف و پوست کنده
صاف و پوست کنده
صریح آشکار رک و بی پرده
ادامه...
صریح آشکار رک و بی پرده
فرهنگ لغت هوشیار